اقتصاد تئاتر رو به نابودی است/ در هر شرایطی تئاتر نباید تعطیل شود
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۴۵۰۹۸
ابوالفضل کریمزاده نائینی کارگردان نمایش «توریست» که قرار است از ۱۳ دی در سالن کوچک مرکز تئاتر مولوی روی صحنه برود، درباره روند تولید این اثر نمایشی به خبرنگار مهر گفت: کار تولید نمایش «توریست» از اوایل اردیبهشت سال جاری که نوشتن نمایشنامه توسط غزاله چیذری آغاز شد کلید خورد. یک ماه نوشتن متن طول کشید و از اوایل تیر تمرینهای نمایشی را شروع کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در شهریور و مهر سال جاری چند اجرای خصوصی در دانشگاه تربیت مدرس داشتیم و بعد از آن نمایش «توریست» را برای شورای مرکز تئاتر مولوی اجرا کردیم که مورد تأیید شورا قرار گرفت و قرار شد از ۱۳ دی نمایش را در سالن کوچک این مجموعه روی صحنه ببریم.
کریمزاده نائینی درباره اجرای عمومی تئاتر در شرایط فعلی جامعه، یادآور شد: وقتی تمرینهای نمایش «توریست» را شروع کردیم شرایط جامعه این چنین نبود. نه تنها ما بلکه گروهها و دوستان دیگری که در شرایط فعلی آثارشان را روی صحنه میبرند در بحث اقتصادی با مشکل مواجه هستند.
این کارگردان جوان تئاتر تأکید کرد: عقیده شخصی من این است که در هر شرایطی تئاتر نباید تعطیل شود زیرا تئاتر ضرورت جامعه است. در شرایط فعلی اقتصاد تئاتر رو به نابودی است و اگر تئاتر نابود شود، فرهنگ، تمدن، اقتصاد و سایر بخشها هم آسیب میبیند.
کارگردان نمایش «توریست» در خصوص نحوه تبلیغات مدنظر برای جذب مخاطب این اثر نمایشی، اظهار کرد: خبرگزاریها اخبار نمایش را منتشر میکنند و در عین حال ما هم بیشتر با دانشگاهها و دانشجوها در ارتباط هستیم تا بتوانیم آنها را برای تماشای این اثر جذب کنیم.
کریمزاده نائینی در پایان سخنان خود درباره وضعیت تأمین هزینههای مالی تولید نمایش «توریست» گفت: یکی از دوستان به عنوان تهیهکننده و به صورت شخصی هزینههای تولید نمایش را متقبل شده است. قولهایی از ادارهکل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد برای دریافت تنخواه داشتهایم که بعید میدانم این روزها به دستمان برسد.
سید مسلم حجتی بازیگر، محمد امین دانافر و فروزان باقری دستیاران کارگردان، مرضیه احمدی منشی صحنه، اعظم نظری و مائده محرابی طراح صحنه و لباس، سبحان دهقان منشادی مدیر تولید، امیرحسین میرزاجانی مجری نور، سجاد مرآتی طراح پوستر، سامان رحمت آبادی روابط عمومی و عکاس، گروه اجرایی این اثر نمایشی را تشکیل میدهند.
در خلاصه داستان نمایش «توریست» آمده است:
«گردشگر اوکراینی به یزد سفر میکند و با یک راهنمای سفر آشنا و درگیر یک رابطه عاطفی میشود و به اوکراین باز میگردد.»
کد خبر 5670473 فریبرز داراییمنبع: مهر
کلیدواژه: مرکز تئاتر مولوی کارگردان تئاتر بازیگر تئاتر هنرمندان تئاتر تئاتر ایران قاسم سلیمانی تئاتر ایران کارگردان تئاتر درگذشت چهره ها فیلم کوتاه فیلم سینمایی موسیقی ایرانی تئاتر شهر چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر پانزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر فیلم مستند جشنواره سردار آسمانی برنامه تلویزیونی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۴۵۰۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه شهرت و پایانش رنگ کهنگی نمیگیرد/ ترس و تردیدهای یک ستاره
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبهرو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانهای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگیهای نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.
در این یادداشت آمده است:
«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلمهای مختلف و طرح روایتهای متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش میرفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربههای خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت میکرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایشهای «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیدهاند، او را به خاطر میآورند. بازیگر همنسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را میداد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلیشان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.
افشاری، به خاطر ویژگیهای ظاهریاش اغلب در نقشهای کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه میرفت، صدای خوب، قدرتش در بداههگویی و انعطاف بدنیاش کمک میکرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدیاش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد میتواند سیمای جوان بذلهگو و طناز را تغییر دهد.
موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه سادهاش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط میشد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی میکرد، از تماشاگر خنده میگرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر میکرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و سادهدل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.
طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسهکننده عمر بازیگری افشاری را تضمین میکند. نکتهای که به نظر میرسد، یکی از دغدغههای شکلگیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار میدهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان میدهد که فردای حرفهاش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمیبیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی میکند که دوره طلایی حرفهاش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاریهای فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملالآور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازیاش تینو صالحی قرار داده است.
تعامل و بده بستانهای آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشتهای قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی …» متلکهای سیاسی و تکهپراکنیهای اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، میتواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکههای اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسائلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی میکند.
برای افشاری به شهادتِ «چه کسی …»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان میگیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس میکند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوعالکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با مأموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواستهای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترسها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.
«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستارههاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» میتواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی …» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنگی نمیگیرد.
کد خبر 6097465 آروین موذن زاده